مهندسی صنایع مدیریت سیستم و بهره وری

مهندسی صنایع مدیریت سیستم و بهره وری

When The Best Is Possible Good Is Not Enough
مهندسی صنایع مدیریت سیستم و بهره وری

مهندسی صنایع مدیریت سیستم و بهره وری

When The Best Is Possible Good Is Not Enough

قانون کوسه در کسب و کار


ژاپنی ها همواره عاشق ماهی تازه هستند. ولی آب نزدیک ژاپن برای چند دهه ماهی زیادی نداشت. بنابراین برای فراهم کردن غذای ژاپنی ها ، قایق های ماهی گیری بزرگتر شدند و مسافتی بیشتر از قبل را طی می کردند هرچه ماهیگیران دورتر میرفتند، بیشتر طول می کشید تا ماهی بیاورند.
اگر برگشتشان بیشتر طول می کشید ماهی ها دیگر تازه نبود.

برای حل این مشکل، شرکتهای ماهیگیری فریزرهایی را در قایقهایشان نصب کردند .آنها ماهی های به دست آمده را در فریزر قرار می دادند.
فریزرها این امکان را فراهم می کرد که قایقها دورتر بروند و بیشتر بمانند. ولیکن ژاپنی ها توانستند به تفاوت بین ماهی تازه و منجمد پی ببرند و آنها مزه ماهی منجمد را دوست نداشتند.
قیمت ماهی منجمد کاهش پیدا کرد .
بنابراین شرکتهای ماهیگیری مخزنهایی نصب کردند.
آنها ماهی میگرفتند و درون مخزن قرار می دادند. ماهی ها پس از کمی تحرک، خسته می شدند و مزه تازه بودن خود را از دست می دادند.
صنعت ماهیگیری دچار بحران قریب الوقوعی شد. ولی امروزه آنها ماهی های تازه به ژاپن می فرستند.

چطور توانستند مدیریت کنند؟
برای اینکه طعم ماهی تازه بماند، شرکتهای ماهیگیری ژاپنی هنوز ماهی ها را در مخزنها قرار میدهند ولی با یک کوسه کوچک.
ماهی ها تقلا می کنند و از اینرو دائما در حال حرکتند. تلاشی که می کنند باعث می شود آنها تازه و سرحال باشند.

تاحالا به این پی بردید که برخی از ما در استخر زندگی می کنیم ولی بیشتر مواقع خسته و کسل هستیم؟
اساسا در زندگی ما، کوسه ها چالش های تازه ای هستند که ما را فعال نگه می دارند.

اگر شما مدام در تکاپو باشید، شاد خواهید بود. تلاشهایتان است که شما را پر انرژی نگه می دارد. در وضعیتی از سکون موفقیت را کسب نکنید و با آن شاد نباشید.

شما منابع، مهارتها، و توانایی هایی را برای ایجاد این تفاوت دارید. کوسه ای را درون مخزنتان قرار دهید و سپس خواهید دید که واقعا چقدر می توانید پیش بروید.

اصو ل بیست گانه مدیریت کایزن

1- نگویید چرا این کار انجام نمی شود. فکر کنید چگونه می توانید آن را انجام دهید.
2- در مورد مشکل به وجود آمده نگرانی به خود راه ندهید. همین الان برای رفع آن اقدام نمایید.
3- از وضعیت موجود راضی نباشید. باور داشته باشید که همیشه راه بهتری هم وجود دارد.
4- اگر مرتکب اشتباه شدید،بلافاصله در صدد رفع اشتباه برآیید.
5- برای تحقق هدف به دنبال کمال مطلوب نگردید. اگر60% از تحقق هدف اطمینان دارید دست بکار شوید.
6- برای پی بردن به ریشه مشکلات 5 بار بپرسید چرا؟
7- گمبا محل واقعی رویداد خطاست. سعی نکنید از دفتر کار خود مشکلات محیط را حل کنید.
8- همیشه برای حل از داده و اطلاعات کمی و به روز استفاده کنید.
9- برای حل مشکل از خرد خود استفاده کنید و اگر عقلتان به جایی نمی رسد از خرد جمعی استفاده کنید.
10- هیچ وقت جزئیات و نکات ریز مسئله را فراموش نکنید. ریشه بسیاری از مشکلات بزرگ همین نکات ریز است.
11- حمایت مدیریت ارشد منحصر به قول و کلام نیست. مدیریت باید حضور مشهود و ملموس داشته باشد.
12- برای حل مسائل هر جا که امکان آن وجود دارد از واگذاری اختیار به زیر دستان ابا نکنید.
13- هیچ وقت به دنبال مقصر نگردید. هیچ گاه عجولانه قضاوت نکنید.
14- مدیریت دیداری و انتقال اطلاعات بهترین ابزار برای حل مسئله به صورت گروهی است.
15- ارتباط یکطرفه دستوری از بالا به پایین مشکلات سازمان را پیچیده تر می کند. مدیریت ارشد باید با لایه های پایین تر سازمان ارتباط دو جانبه داشته باشید.
16- انسان ها توانایی های فراوانی دارند. از الگوهای چند مهارتی و غنی سازی شغلی برای شکوفا شدن آنها استفاده کنید.
17- تنها فعالیت هایی را انجام دهید که برای سازمان شما ارزش افزوده ایجاد می کنند.
18- فراموش نکنید که 5 ت پایه و بنیان ایجاد محصولی با کیفیت است.
19- بر اساس الگوهای کار گروهی، مسائل محیط کارتان را حل کنید.
20- حذف مودا (اتلاف) فرآیندی پایان ناپذیر است. هیچ وقت از این کار خسته نشوید.

برقراری ارتباط در فرهنگ های ایرانی

مازندران(بابل)

این خطه از استان مازندران در عین نزدیکی به فرهنگ سایر شهرهای همجوار از ویژگیهایشان به برتری جویی در زمینه های مختلف مخصوصا از لحاظ سطح سواد و تحصیلات دانشگاهی می توان نام برد به گونه ای که خود را جدا از سایر مناطق مازندران می دانند. از دیگر ویژگی های ارتباطی این بخش لهجه منطقه خاص خود و تمایل به تجملات بیشتر نسبت به سایر مناطق مازندران می باشد در دریافت احترام از جانب دیگران متوقع ترند .


آذربایجان (تبریز)

قربون صدقه ، روبوسی و دست دادن محکم و تلاش در جهت نزدیک تر کردن خود به افراد حتی ناشناس/ تعصبات خاص به زبان و لهجه منطقه خاص خود/ تجمل گرایی و در معرض نمایش قراردادن داشته ها


کرد (ایلام)

اهمیت دادن به اصالت ، زادگاه و قوم  / تعصب بر صحبت دو همشهری حتما با زبان همان منطقه /حفظ پوشش در هر شرایط


جنوب(خوزستان)

شوخ طبعی و مزاح/ اغراق آمیز صحبت کردن و بزرگ نمایی در روابط/ نزدیکی زیاد فرهنگ به عرب ها از لحاظ سلایق پوششی و آرایشی و تجملات خاص خودشان و نحوه احوال پرسی ها و نزدیک کردن شانه به جای روبوسی

یزد

مقید به ارزش ها  و مذهب و به طور کلی شخصیت سازشکار در زندگی های شخصی

خلاصه کتاب انسان شناسی فرهنگی از دانیل بیتس و فرد پلاگ. مترجم:محسن ثلاثی

دگرگونی و تحول فرهنگی:

انسانشناسی در میدان کار:

هر جامعه ای در حالتی از تلاطم یا دگرگونی به سر می برد و آنچه که در آینده پدید خواهد آمد ،باید پیوندهایی با زمان حال داشته باشد.انسانها در برابر دگرگونی به شیوه های گوناگون واکنش نشان می دهند نخست اینکه آنها ممکن است سنتهای فرهنگی شان را در حالت دگرگونی تصور نکنند.گهگاه درجه دگرگونی چندان پایین است که آدمها به دشواری می توانند از رخداد آن با خبر شوند.

مثال:ورود زنان به بازار کار در جنگ جهانی دوم و دهه 1960 در ایالات متحده.کمتر کسی پیامد اجتماعی آن را در نظر گرفته و یا پیش بینی کرده بود.تنها چندین سال بعد بود که سیاست همگانی تشخیص داد که براثر این واقعه چه دگرگونیهایی در شیوه زندگی،زناشویی و تربیت بچه های آمریکایی رخ داده است.

انسانشناسان گرایش شاخصی را در میان جمعیتهای انسانی برای حفظ وضع موجود پیدا کرده اند به نظر می رسد که "سری که درد نمی کند،چرا دستمالش ببندیم" شعار همه فرهنگهاست.

انسانها به آسانی خواستار و پذیرای دگرگونی نیستند،زیرا دگرگونی همیشه مخاطراتی ذاتی دارد.نوآوری غالبا توسط کسانی تحریک میشود که چندان چیزی برای ازدست دادن ندارند و یا برای تحمل مخاطرات به اندازه کافی منابع در اختیار دارند.

کرول لیدرمن: که یک متخصص در مذهب و ایدئولوژی است با بررسی باورداشتهای مردم روستایی مالزی به این نتیجه رسید که روستاییان مالزی انعطافپذیر بوده و با منابع غذایی موجود به سرعت تطبیق می یابند.

انسانشناسان بر انواع جنبه های دگرگونی اجتماعی تاکید می ورزند ولی در همه رهیافتهای راجع به دگرگونی،نوعی معیار مبتنی بر هزینه ها و منافع و توفیق و شکست به گونه ای مشترک به کار بسته میشود.

نو آوری:

هر جامعه ای نیاز به رسیدن تعادل میان قواعد اجتماعی و انحراف دارد.انحراف در حوزه نوآوری امری ضروری بشمار می آید.هر گاه برخی از اعضای جامعه یک قاعده اجتماعی را زیر پا بگذارند و عملشان درحل یک مساله اجتماعی توفیق یابد به آنها مبتکر یا مخترع می گویند و نه منحرف.در نتیجه بیشتر نوآوریها را هم باید به قضیه تصادف و هم به قضیه یک حسابگری دقیق و روشن مرتبط دانست.

به ویژگیهای اجتماعی و روانشناختی نوآوران توجه فراوانی میشود.

اورت راجرز الگوهای نوآوری را در روستاهای کلمبیا به بررسی کشید و دریافت که نوآوران باسوادترند،بیشتر به رادیو گوش می دهند،بیشتر روزنامه میخوانند،بیشتر به شهر سفر می کنند،اعتقاد کمتری به قضا و قدر دارند،بهتر می توانند در نقشهای تازه و متفاوت ظاهر شوند.همچنین نوآوران بیشتر از میان زمینداران بزرگ برخاسته بودند.

در روند رایج در بررسیهای راجع به نوآوریهای فرهنگی،بیشتر به شرایط پذیرش و سپس معمول شدن نوآوریها تاکید دارد تا ویژگیهای روانشناختی نوآوران.

بررسی فردریک بارت درباره دهکده ماهیگیری در شمال نروژ آشکار کرد که شرایط ابهام می تواند پذیرش نوآوری را تسهیل کند.آنها برای برقراری ارتباط با دنیای نوین نه سرمایه ای داشتند و نه توانایی مالی.این شرایط زمینه را برای کار آفرینان فراهم میکند یعنی همان افرادی که تن به خطر می دهند و برای بدست آوردن منفعت سنت را زیر پا می گذارند.پذیرش نوآوری تا اندازه زیادی بستگی به این واقعیت دارد که رفتار مرسوم همیشه دستخوش دگرگونی است.بقای بلند مدت یک نوآوری به قدرت تطبیق پذیری آن بستگی دارد.

مثال:تطبیق پذیری جوامع پیما و پاپاگو در آریزونای جنوبی است.

فرهنگ پذیری:

به آن دگرگونی فرهنگی اطلاق می شود که بر اثر تماسهای گسترده و مستقیم میان دو یا چند گروهی رخ می دهد که پیش از این تماس گروههای مستقلی بودند.

عوامل دخیل در فرهنگ پذیری:

·        سنخهای افرادی که با جوامع دیگر تماس برقرار می کنند و نوع تماس آنهاست.این افراد نماینده اکثریت جوامع خودشان هستند.مثال:مرمان بومی آمریکای جنوبی نخستین تماس با اروپائیان را زمانی تجربه کردند که با لشکرکشیهای نظامی،مبلغان مذهبی و دریانوردان روبرو شدند که هدفشان در آورند بومیان به دین مسیحیت ،تصرف سرزمینهایشان و استفاده از کار آنها در معادن و مزارع نوپایشان بود.نخستین اروپائیانی که با مردم گینه نو تماس گرفتند جویندگان طلا یا نفت بودند که می خواستند نیروی کار ارزان و زمینهایشان را بدست آورند.

·        در بخشهایی از آمازون نخستین افرادی که با قبایل بومی مانند یانومامو تماس گرفتند مبلغان مسیحی بودند.

·        پذیرش رفتارهای نو:رفتارهای خاصی که در اثر تماس دگرگون می شوند.در شهر گواتمالا، بومیان سرخپوست و لادینوها (مردمی که به زبان اسپانیایی سخن می گویند و سبک زندگی نوینی دارند)در کنار هم زندگی می کنند.در نتیجه این تماس شمار سرخپوستانی که لباس سنتی می پوشند اندک شده ،به زبان اسپانیایی صحبت می کنند و پوشاک سبک غربی می پوشند اما از جهات دیگر رفتاری فرهنگ اسپانیایی را بسرعت نپذیرفتند.بیشترشان هنوز زندگی کشاورزی سنتی شان را حفظ کردند.شمار اندکی در خانه های سبک اسپانیایی زندگی می کنند.تنها 13 درصد مردان به جای صندلهای سنتی کفشهای غربی به پا می کنند و یا روی اجاقهای جدید خوراکشان را میپزند.

·        انعطاف پذیری اجتماعی:عموما هرچه مرزهای یک جامعه نفوذ پذیرتر و ساختار داخلی اش انعطاف پذیر تر باشد آن جامعه در برابر دگرگونیهای ناشی از فرهنگ پذیری آمادگی بیشتری دارد.

·        توانایی سیاسی و نظامی دو گروه در تماس است.جامعه ای که توانایی بیشتری دارد غالبا می تواند الگوهای فرهنگی اش را برجامعه ضعیفتر تحمیل کند.قدرت تنها در اعداد خلاصه نمی شود.مثال:در چین عصر امپراطوری استعمارگران نظامی هان با آنکه در مقایسه با اقوام ملی پرجمعیت تر گروه کم جمعیتتری بودند اما هویت فرهنگیشان را از دست ندادند .درواقع نفوذ این قوم مسلط کم جمعیتتر ،اقوام پرجمعیت تر چین به چینیهای هان شباهت پیدا کرده بودند.

دامنه فرهنگ پذیری:

فرهنگ پذیری کم و بیش یک خیابان دوطرفه است.بیشتر گروههای بشری در اقتباس از ویژگیهای جوامع دیگر به گونه ای گزینشی عمل می کنند و سعی می کنند عناصر فرهنگی قرض گرفته از دیگران را با باورداشتها و عملکردهای خودشان در آمیزند.مثال:مردم آمریکای لاتین در هنگام گرویدن به مذهب کاتولیک،بسیاری از باورداشتها و عملکردهای بومی متعلق به دوران پیش از کریستف کلمب را وارد این مذهب کردند.

مردم هاییتی عناصری از انواع مذهب آفریقای غربی را با گزیده ای از اسطوره ها و مناسک کاتولیک در آمیختند و نظامی مذهبی به نام کلیسای وودود را پدید آوردند.